ذکر سینه زنی دهۀ اول محرم ( ۱۰ شب)
پخش سبک مسلم ابن عقیل ای پـسر زهـرا، کـوفه میا مولا چرا که نایاب است، مهر و وفا اینجا چه مشهود است در این کوفه فریب و مکر و دروغ و بازار فـروش تـیغ و نـیـزههـاشان شلوغ سفیر عشق تو منم من بـرایت پُـر مـحـنـم من امـیـری یـابـن الــزهــرا، امـیـری یـابـن الــزهــرا (۲) ********************************** اگـر که میآیـی، بـیا به تـنهـایی مـیاور ای جانا، گـلان زهـرایی نـظـر کن غـصـه و تـنـهـایـی سـفـیـر خود کـه مـیگــریـد بـرای غـربـت امـیـر خـود سفیر عشق تو منم من بـرایت پُـر مـحـنـم من امـیـری یـابـن الــزهــرا، امـیـری یـابـن الــزهــرا (۲) ************ورود به کربلا ************** خیمه مزن مولا، در دل این صحرا ببین کمر بستند، به قتل تو اینجا دلـم دلـشـورهات دارد تـمـام حــاصـل مـن در ایـنـجـا مـیشـود آه و غـم تو قـاتـل من در این چند روزه برادر مشو دور از چشم خواهر حسین جـانم حـسین جان، حسین جـانم حـسین جـان(۲) ********************************** مشام جان پُر شد، ز بوی عطر یاس بـیـا کـنـار من، بـرادرم عـبـاس کـنـار خـیـمـۀ جانم، تـو خـیـمـهام کـن بـپـا خودت هم لحظهای دورتر نـشو ز پیش ما در این چند روزه برادر مشو دور از چشم خواهر ابــوفـاضـل یـا عــبــاس، ابــوفـاضـل یـا عــبــاس (۲) ************حضرت رقیه ************** همسفـر نی هـا، خوش آمدی بابا که سر زده با سر، رسیدهای اینجا شـبـیـه مـادرت زهــرا قــدم خـمـیـده شـده خـبر دارد عـمو که موی من کـشیده شده؟ سه ساله دخـترت آخر شـده بــاغ نــیــلــوفــر ابـتـا یــا حـسـیــن جــان، ابـتـا یــا حـسـیــن جــان (۲) ********************************** سپر شده بابا، همیشه خواهر تو به وقت سیلی ها، برای دختر تو خجـالـت میکـشـم از عـمـه ای پـدر جـانم نخـواه از من، که بعـد از تو دگر نـمیمانم بـحـمـدالـه شـده پـایـان برای من شب هجـران ابـتـا یــا حـسـیــن جــان، ابـتـا یــا حـسـیــن جــان (۲) ************طفلان حضرت زینب ************** ای همۀ هستم، که عاشقت هستم قـسم به فـاطمه، رد نکـنی دستم قـسـم بر مـادرش زهـرا گـره گـشـا بـاشـد وداع مـا هـمـیـن جـا بـیـن خـیـمـههـا باشد نبـیـنم بیکس و بییـار شـدی در بـیـن اغـیـار اخ الـمظـلـوم حـسین جان، اخ الـمظـلـوم حـسین جان(۲) ********************************** یلان جعفر وقت آبروداری است دگر همه رفتند، نوبت غمخواری است اگـر هـم نـوبــتـی بـاشـد نـوبـت مــا بـاشـد یـقـیـن حـرف نـه از دایی جـواب مـا باشد خـجـل نـگـردد بـرادر به پیش چشمان خواهر اخ الـمظـلـوم حـسین جان، اخ الـمظـلـوم حـسین جان(۲) ************عبدالله بن الحسن ************** نمانده است بییار، هنوز ثارالله بـرای یـاری تـو، آمـده عــبـدالله نـبـیـنم که فـتـادی بـیـن تـیـغ و خـنـجـرهـا عـمـو از کـودکی بـودی بـرای مـن بــابــا فـدای تو هـسـتـم عـمو به عشق تو مستم عمو عـمـو حـسین جـانم عـمو، عـمـو حـسین جـانم عـمو(۲) ********************************** دو چشم خود وا کن، ای گل پرپر من گرفته است مقتل، بوی برادر من مگر نـسپـردهام دستـت به دست عمه جان بـمـیـرم کـه شـده دستت ز پـوست آویـزان عـزیـز قـلب ثــار الـلـه ای گـل پـرپـر عـبـدالله عـمـو حـسین جـانم عـمو، عـمـو حـسین جـانم عـمو(۲) ************ قاسم بن الحسن ************** عموحسین عشقت، شد احلی من عسل هم اکنون یاریت، بود خیرالعمل مـنـی کـه بـعـد بـابــا دل فـقـط بـه تـو دادم ز بـعـد از رفـتـن اکـبر پُـر از غـم و دردم شـده عـازم بـه مـیـدان مـیـوۀ قـلب حسن جان حـسن جـانم حـسن جـان، حـسن جـانم حـسن جـان (۲) ********************************** مقابل دشمن، بدون جوشن چرا؟ مگـر نـدیـدی اکـبرم شد اکـبرها از آن ترسم عـزیـز من شبـیـه اکـبر شوی به زیـر سُـم مـرکـب هـا لالـۀ پـرپـر شـوی گـرفـته بـوی حسن را تــمــام دشـت کــربــلا حـسن جـانم حـسن جـان، حـسن جـانم حـسن جـان (۲) ************حضرت علی اصغر ************** لا لایی اصغر من، چرا نمیخوابی نداره شیر مادر، نکن تو بیتابی مکـن شرمـنـدۀ خود که نـداره شـیـر مـادر به قـبـلم آتشی است با این تلظیات اصغـر گـل نـشـکـفـتـه پـرپـر لالا لالا، عـلی اصغـر لالایــی اصـــغـــر مــن، لالایــی اصـــغـــر مــن (۲) ********************************** عطش عطش باشد، نوای اهل حرم کمی صبوری کن، کمی دگر پسرم کمی صبر کن عـمو رفـته بـرایت آب آرد بــرای الـعــطــش هـای حــرم جــواب آرد خجل از روی رباب است مشک عم خالی زآب است لالایــی اصـــغـــر مــن، لالایــی اصـــغـــر مــن (۲) ********************************** گریه نکن بابا، که حرمله اینجاست و نوع تیرهایش، زبان زد دنیاست سه شعـبـه با گـلـوی تو چه سنخـیـت دارد صـدای گـریـهات دیـگـر چـــرا نـمــیآیــد گـل نـشـکـفـتـه پـرپـر لالا لالا، عـلی اصغـر لالایــی اصـــغـــر مــن، لالایــی اصـــغـــر مــن (۲) ************حضرت علی اکبر ************** عازم مـیدان شد، پیـمـبر کـربلا ذکر تـمام حـرم، شده خـدایا خدا عـلـی از بهر دیـدار خـدا چو مجنون ترین وبابایش پُر از دلشوره است و دلخون ترین پـیـمـبـر کرب و بلایی جــوان اربــاً اربــایـی عـــلــیِّ اکـــبــــرم وای، عـــلـــیِّ اکـــبــــرم وای (۲) ********************************** ببین پدر افـتاد، وقـتی که افتادی بعد تو دشمن غرق خنده و شادی کـنـارت عــمـهات آمـد بـلـنـد شـو ای بـابـا چه پـاشیـده شدی اکـبر به کـل این صحـرا پـیـمـبـر کرب و بلایی جــوان اربــاً اربــایـی عـــلــیِّ اکـــبــــرم وای، عـــلـــیِّ اکـــبــــرم وای (۲) ************حضرت عباس ************** صدای العطش، زخیمهها برخواست همره این ناله، عموی ما برخواست به دست مشک و به سر شوق زیارت زهراست خبرها میرسد بر ما که علقـمه غوغاست شـده فـضـای عـلـقـمـه پُـر از عـطـر فـاطـمـه ابــوفـاضـل یـا عــبــاس، ابــوفـاضـل یـا عــبــاس (۲) ********************************** نوای ادرک اخا، شنـیده شد بابا به ناگهان دیـدم، خـمـیده شد بابا کـنـارت آمـده گـم کـرده دست و پایـش را چگونه تیـر کـشد بیرون ز جسمت ای سقا عـمـوی مـثـل مــاهــم ز داغــت پُــر ز آهــم ابــوفـاضـل یـا عــبــاس، ابــوفـاضـل یـا عــبــاس (۲) ********************************** عـمـود خـیمۀ، عـمو کشیده شده بساط حرمت ها، دگر چـیده شده پس از تو قـسـمـت اهـل حـرم اسـارت شد به دور از چشم تو بر ما چقدر جسارت شد ز بـعـد از تـو بـــرادر اسیـری رفـته خـواهـر ابــوفـاضـل یـا عــبــاس، ابــوفـاضـل یـا عــبــاس (۲) ************وداع سیدالشهدا ************** کمی آهـسته برو، تو ای برادر من وصیـتی کرده، مدیـنه مـادر من بـپـوشـم بر تـنـت پـیـراهـنی به جای کـفـن ببوسم جای مادر روی چون نکوی تو من کـمـی آهـسـتــه بـرادر نظـر بـنـما به خـواهـر اخ الـمظـلـوم حـسین جان، اخ الـمظـلـوم حـسین جان(۲) ********************************** ای شه بیلشگـر، خدا نگهدارت قـرار ما کوفـه، به نـیزه دیدارت به اشـک دیـده پـاشیـدم به پشت سـرت آب حـرم افـتاده است با رفـتن تـو در الـتهـاب به پیش چشمم در گودال نبـینمت بیپر و بیبال اخ الـمظـلـوم حـسین جان، اخ الـمظـلـوم حـسین جان(۲) |